اقیانوس آبی» و «اقیانوس قرمز» نام دو استراتژی در فضای کسب و کار است که حاصل جنبش اخیر خلاقیت و نوآوری در استراتژی هستند و روش های برخورد متفاوتی را با چالش ها و راهکارهای کسب و کار ارائه می کنند.
رقابت از جمله مفاهیم مقدسی است که سالیان دراز در فضای کسب و کار، بر ذهن بسیاری از مدیران جهان حکمرانی کرده است. بسیاری از مدیران تنها راه پیروزی و موفقیت سازمان خود را در پیشی گرفتن از رقبا و گرفتن سهم بیشتر از بازار تقاضای موجود می دانند. این در حالی است که با در نظر گرفتن شتاب ذاتی دنیای امروز و تغییر مداوم متغیر های محیطی، بسیاری از داده های تحلیلی را دیگر نمی توان منجمد کرد و بر اساس آنها دست به برنامه ریزی های بلند مدت برای آینده زد. به همین دلیل طی چند سال اخیر جنبشی در حوزه ی نوآوری و خلاقیت در استراتژی به راه افتاده است که یکی از مهمترین نتایج آن را می توان «استراتژی اقیانوس آبی» دانست. نامگذاری استراتژی اقیانوس آبی بر اساس تشبیهی دو وجهی صورت گرفته است که فضای کسب و کار را به دو اقیانوس آبی و قرمز تقسیم می کند.
شناخت این دو فضا و تفکر مسلط بر هر یک، به کسب و کار ها و مدیران و گردانندگان آنها کمک می کند خود را محصور رقابت های سخت و بعضاً مرگباری که در این زیست بوم پدید می آیند نبینند. پیام کسب و کار شما لزوماً محکوم به دوراهی «رقابت یا فنا» نیست. خلق بازاری تازه با بهره گیری از نوآوری ارزش آفرین و رشد مطمئن ناشی از غیبت رقبا نیز گزینه ی دیگری است که پیش روی تک تک شما قرار دارد.
اقیانوس آبی و اقیانوس قرمز
فرض کنید تمام حوزه های کاری و خدماتی جهان را به دو نوع اقیانوس تشبیه کنیم: یکی اقیانوس آبی، و دومی اقیانوس قرمز. اقیانوسهای قرمز معرف کلیه ی صنایع و بازار های شناخته شده ی حوزه های کاری و خدماتی هستند که امروزه در جهان وجود دارند. در اقیانوس های قرمز، محدودیت ها و حد و مرزهای صنایع تعریف شده و مورد پذیرش قرار گرفته اند و قوانین بازی رقابت در آنها مشخص است. در اقیانوسهای قرمز سازمان ها سعی می کنند نسبت به رقبا عملکرد بهتری از خود نشان دهند تا به این ترتیب سهم بیشتری از تقاضای موجود در بازار را از آن خود کنند. اقیانوس های قرمز به واسطه ی آنکه بازیگران متعددی را در خود جای داده اند و در نتیجه رقابت شدیدی بر فضایشان حاکم است، احتمال سودآوری و رشد کمی دارند. نام اقیانوس قرمز به واسطه ی رقابت سخت و کشنده ی میان سازمان ها و محیط خون آلود ناشی از این رقابت سرسختانه انتخاب شده است.
از سوی دیگر اقیانوسهای آبی، کلیه ی صنایع و بازارهایی در نظر گرفته می شوند که در حال حاضر وجود ندارند. از اقیانوسهای آبی تا کنون هیچ بهره برداری صورت نگرفته است و هیچ رقیبی در آن ها وجود ندارد، بنابراین پتانسیل بالایی برای رشد و سودآوری در آنها وجود دارد. خالق این اقیانوس، خود می تواند قوانین بازی و حد و مرز های صنعت را مشخص نماید.
گر چه عبارت «اقیانوس آبی» اصطلاح جدیدی محسوب می شود، موجودیت آن به قدمت عمر تمامی کسب و کارهایی است که تا کنون به وجود آمده اند. به عنوان نمونه اگر به صد سال قبل بازگردیم خواهیم دید بسیاری از صنایع پایه همانند صنعت اتومبیل و پتروشیمی در آن زمان یا کاملاً ناشناخته و یا تازه در حال پیدایش بوده اند. به عنوان مثالی ملموس تر نیز اگر به ۳۰ سال قبل برگردیم مجدداً مشاهده خواهیم کرد که بسیاری از صنایع چند میلیارد دلاری امروز همین ۳۰ سال قبل اساساً وجود نداشتهاند؛ صنایعی مانند صنعت تلفن های همراه، بیوفناوری، استریم های اینترنتی و الی آخر.
«استراتژی اقیانوس آبی» یک استراتژی رشد است که روی «خلق بازاری بکر» تمرکز دارد و هدف آن، ایجاد کسب و کار در عرصه ای است که قبلاً وجود خارجی نداشته است تا از این طریق پهنه ای آرام و بی تلاطم برای رشد و فعالیت کسب و کار فراهم شود. اقیانوس آبی چارچوبی بسیار نوآورانه است که اصول آن قواعد متعارف استراتژی کسب و کار سنتی یعنی مبارزه ی رو در رو و رقابت سرسختانه با رقبا را به چالش می کشد. چارچوب استراتژی اقیانوس آبی از دل چارچوبی به نام «نوآوری ارزش آفرین» به وجود آمده است که توسط کیم و مابورن در اواخر دهه ی ۱۹۹۰ میلادی تدوین شده بود.